دریافت پوستر در سایز اصلی
شهید نوشت: حاج احمد یک نگاه پر از لطفی
به برادران که اکثراً با سر و صورت و دست و پای زخمی روبروی او به خط شده بودند
کرد و ادامه داد: به خدا قسم من از یک یک شما درس میگیرم. شما بسیجیها برای من و
امثال من در حکم استاد و معلم هستید.
تعداد زیادی از دوستان شما شهید شدهاند.
میدانم بیش از ۲۰ روز است دارید یک نفس و بیامان در منطقه میجنگید و خستهاید و
شاید در خودتان توان ادامه رزم سراغ ندارید. ولی از شما خواهش میکنم تا جان در
بدن دارید، بمانید تا که شاید به لطف خدا در این مرحله بتوانیم خرمشهر را آزاد
کنیم…
در آخر صحبتهایش، در حالی که اشک از
چشمانش سرازیر شده بود، گفت: خدایا!
راضی نشو که حاج احمد زنده باشد و ببیند ناموس ما، خرمشهر ما، در دست دشمن باقی
مانده. خدایا! اگر بنابر این است که خرمشهر در دست دشمن باشد، مرگ حاج احمد را
برسان!
سخنرانی حاج احمد متوسلیان -روز
پنجشنبه ۳۰ اردیبهشت سال ۶۱
همزمان با شب آغاز مرحله سوم
عملیات الی بیتالمقدس